حق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

السلام علیک یاثارالله

21 آبان 1395 توسط ناهيد حجتي

​

  1. عاشورایی دل نوشته‌ای برای کربلا سلام بر خون خدا! ای کربلا! می‌دانم تو هم مثل ما منتظری! منتظر منتقم خون حسین (ع)! سلام بر خون خدا. سلام بر رحمه‌الله‌الواسعه. سلام بر نور چشم رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم. سلام بر فرزند شهید امیرالمومنین علی علیه‌السلام و بی‌بی فاطمه زهرا ‌سلام‌الله‌علیها. سلام بر شافع روز جزا. سلام بر آن که ملائک در عزایش می‌گریند. سلام بر کسى که بیعتش را شکستند. سلام بر آقایى که حامى دیگران بود و خود بی‌یاور ماند. سلام بر محاسن خضاب شده‏‌اش. سلام بر چهره به خاک و خون آلوده‏‌اش. سلام بر دندان کوبیده‏ مولا با چوب خیزران و چوب‌دستی عبیدالله ملعون. سلام بر سر مقدسی که بر فراز نیزه عدوان زده شد. سلام بر تشنگى کشیده در کنار نهر آب سلام بر حسین (ع) و فرزندان فرزانه و اصحاب عزیزش و سلام بر دشت تفتیده عشق! سلام بر میدان عشق‌بازی یاران عاشق دلباخته کوى معشوق سلام بر تو اى کربلا . سلام بر تو اى دشت پربلا سلام مرا با گلوى بغض فروخورده‌ات و چشمان مواج از دریاچه اشک دل‌تنگی‌ات و با جگر سوخته‏‌ات و قلب پاره‌پاره‌ات پاسخ‌گو. کربــلا! می‌خواهم که با تو سخن بگویم! می‌‏خواهم بقچه حرف‌هاى بر دوش مانده‏‌ام را براى تو پهن کنم؛ نمى‏‌دانم، نمى‏‌دانم تاب شنیدن حرف‌هایم را دارى یا نه؟ با تو سخن می‌گویم تویی که آن محزون‌ترین روز را در خود دیدی! تویی که از غم مولایت از ازل تا به ابد عزاداری! کربلا، از غروب عاشورا بگو… براستی آن روز چه کشیدی؟ شنیده‌ام که غروب روز عاشورا براى تو سخت التهاب آور بود؟ یقین دارم که اگر در اسارت خاک نبودی هر آن لباس رزم بر تن می‌کردی و غران و آتش‌فشان بار، بر آن ملعونان و نفرین‌شدگان ابدی، حمله می‌بردی! کربلا! بگو که آن سه روز و دو شبى که پیکرهاى شقایق رنگ قافله عشق بر پیشانى پینه‌بسته‌ات میهمان بودند با آنان چه‌ها گفتى؟ کربلا ، برایم از اصحاب بگو! آنان که باوفاترین اصحاب تاریخ بودند. از چهره‌های برافروخته و هیجان‌زده‌شان برای تکه تکه شدن در راه حسین (ع) بگو… کربلا !از علی‌اکبر (ع) بگو که شبیه‌ترین بنی‌هاشم به رسول‌الله (ص) بود آن‌قدر که آن ملعونان لحظه‌ا‌ی پنداشتند مبادا رسول خدا (ص) به میدان آمده! از داغ شهادت فرزند بگو؛ چگونه قلب سیدالشهدا (ع) را جریحه‌دار کرد! از آن لحظه‌ای بگو که آقا از روی اسب میدان را تماشا می‌کرد پی‌درپی با هر ضربه علی (ع) می‌گفت ماشاءالله! لا حول و لا قوه الا بالله! و به یک‌باره ذکر لبش شد: «انا لله و انا الیه راجعون!»


  2. te>

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مذهبی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

حق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مذهبی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس