گفتن ها
- te>
چه گفتی با آقایمان که ما محرمش نبودیم نکند که از ما گله کرده باشی نکند که از روزگاری گفته باشی که ما را با خود برده است نکند که . . . امروز خیلی خوشحال شدی ، مرد تو بودی و حضرت ماه و غیرت دستهایی که در این روزگار بی غیرتی طاقت اخمی بر صورت آقایش ندارد امروز تو می خندیدی و من , های های گریه کردم . . .