حق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

گفتن ها

01 آذر 1395 توسط ناهيد حجتي

​

  1. چه گفتی با آقایمان که ما محرمش نبودیم نکند که از ما گله کرده باشی نکند که از روزگاری گفته باشی که ما را با خود برده است نکند که . . . امروز خیلی خوشحال شدی ، مرد تو بودی و حضرت ماه و غیرت دستهایی که در این روزگار بی غیرتی طاقت اخمی بر صورت آقایش ندارد امروز تو می خندیدی و من , های های گریه کردم . . .

  2. te>
 نظر دهید »

قرآن بخوانید

01 آذر 1395 توسط ناهيد حجتي

ق

​

 نظر دهید »

پنج اصطلاح نادرست

01 آذر 1395 توسط ناهيد حجتي
  1. 5اصطلاح غلط که به کار میرود: 1_ خدا بد نده! این کلام اهانت به پروردگار است،زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده:هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه ی خدا و هیچ بدی بشما نمیرسد مگر از ناحیه ی خود شما(و بخاطر اعمال خودتان است) 2_جوان ناکام! این اصطلاح‌ عامیانه برای جوانهایی که قبل از ازدواج از دنیا میروند بکار میرود ،درحالیکه ازدواج کام حقیقی یک انسان نیست که اگر ازدواج نکرد به او بگویند ناکام ،بلکه کام حقیقی انسان رسیدن به مقام بندگی خداست و استفاده ی خوب کردن از عمر و فرصتی که خدا به او داده است. 3_عیسی به دین خود، موسی به دین خود! این جمله معنای صحیحی ندارد، زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه ی آنها عقیده ی یکسانی داشتند. 4_ ولش کردی به امان خدا! این حرف کفر آمیز است ،زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست بهتر است بجای این کلام گفته شود: ولش کردی به حال خودش! 5- انسان جایز الخطاست! این حرف نیز غلط است ،زیرا انسان برای خطا آزاد نیست.بهتر است بگوییم انسان ممکن الخطاست، یعنی ممکن است خطا کند.

  2. te>
 نظر دهید »

شهید ابراهیم هادی

30 آبان 1395 توسط ناهيد حجتي

​
#با_پای_دل #شهدا_اربعین

 نظر دهید »
30 آبان 1395 توسط ناهيد حجتي
    •  مطلب چهارم) مقدمه روضه شب اربعین! من فکر میکنم مرو خاطره ی یک طوفان از خود آن طوفان ویرانگرتر است… به نظرم این شعر میتونه دل ها را خیلی آماده کنه:👇🏽😭 از سرِ ناقه‌ی غم شیشه‌ی صبر افتاده همه دیدند که زینب سر قبر افتاده چشم او در اثر حادثه کم‌سو شده است کمرش خم شده و دست به زانو شده است بیت‌بیتِ دل او از هم پاشیده شده صورتش در اثر سیلی خراشیده شده گفت برخیز که من زینب مجروح توام چند روزی‌ست که محو لب مجروح توام این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت این رباب است که این‌گونه دلش ویران است در پی قبر علی‌اصغر خود حیران است گر چه من در اثر حادثه کم می‌بینم ولی انگار درین دشت علم می‌بینم دارد انگار علمدار تو بر می‌گردد مشک بر دوش ببین یار تو برمی‌گردد خوب می‌شد اگر او چند قدم می‌آمد خوب می‌شد اگر او تا به حرم می‌آمد تا علی‌اصغر تو تشنه نمی‌مرد حسین تا رقیه کمی افسوس نمی‌خورد حسین راستی دختر تو… دختر تو… شرمنده زجر… سیلی… رخ نیلی… سر تو شرمنده وای از دختر و از یوسف بازار شدن وای از مردم نا اهل و خریدار شدن سنگ‌هایی که پریده است به سوی سر تو چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو سرخی چشم خبر می‌دهد از دل خونی وای از آن لحظه که شد چوبه‌ی محمل خونی            خونr

    uote>
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 47
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 60
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

حق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مذهبی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس